Red Data Girl

ایزومیکو سوزوهارا پانزده ساله فقط می‌خواهد یک دختر معمولی باشد، اما گفتن آن آسان‌تر از انجام دادن آن است. او که در زیارتگاهی در اعماق کوهستان بزرگ شد، به شدت در پناه و به طرز دردناکی خجالتی بزرگ شد. او همچنین تمایل تاسف باری دارد که هر وسیله الکترونیکی را به سادگی با لمس آن از بین می برد. با وجود این، او هنوز هم می خواهد تلاش کند و زندگی خود را تغییر دهد. ایزومیکو برای نشان دادن عزم خود برای ادامه این تحول، با بریدن چتری هایش شروع می کند که هم کلاسی ها و هم محافظانش را شوکه می کند. و این تنها شروع است! نگهبان او، یوکیماسا ساگارا، پسرش، میوکی را مجبور می‌کند تا به زیارتگاه کوهستان بیاید و خدمتکار و محافظ مادام‌العمر ایزومیکو شود. حیف که ایزومیکو و میوکی نمی توانند یکدیگر را تحمل کنند. آنها از کودکی یکدیگر را می شناختند و میوکی به طرز وحشتناکی او را مورد آزار و اذیت قرار می داد. او به سادگی نمی فهمد که چه چیزی در مورد ایزومیکو بسیار خاص است. پدرش ایزومیکو را الهه می نامد، اما این نمی تواند درست باشد... آیا می شود؟ آیا ایزومیکو و میوکی از اختلافات خود عبور خواهند کرد؟ آیا او در واقع یک الهه واقعی است؟ در RDG بیابید: Red Data Girl!