Laid-Back Camp

در حالی که برای اکثر دختران هم سن و سال او می تواند یک تعطیلات شیک با عزیزانشان باشد، راه ایده آل رین شیما برای گذراندن روزهای تعطیل، کمپینگ به تنهایی در پایه کوه فوجی است. از چادر زدن تا جمع آوری هیزم، او همیشه همه کارها را خودش انجام داده است و هیچ برنامه ای برای ترک دنیای کوچک تنهایی خود ندارد. با این حال، چیزی که به عنوان یکی از جلسات کمپینگ معمول رین شروع می‌شود، زمانی که نادشیکو کاگامیهارا گم‌شده مجبور می‌شود به محل کمپینگ‌اش پناه ببرد، به یک گردهمایی غافلگیرکننده برای دو نفر ختم می‌شود. نادشیکو که در ابتدا قصد داشت برای خودش منظره زیبای کوه فوجی را ببیند، برنامه‌های نادشیکو زمانی که در نیمه راه به خواب می‌رود مختل می‌شود. تنها و بدون چاره دیگری، از تنها فرد دیگری که در آن نزدیکی است کمک می خواهد. این دو دختر علیرغم معرفی عجولانه‌شان، از شب سرد کنار هم لذت می‌برند، رامن می‌خورند و در حالی که آتش آن‌ها را گرم نگه می‌دارد، صحبت می‌کنند. و حتی پس از اینکه خواهر نادشیکو سرانجام او را در اواخر همان شب برد، هر دو دختر در سکوت به احتمال یک سفر کمپینگ دیگری با هم فکر می کنند.